نمیدانم این ماجرا را در دانشگاههای معتبرِ جاهای دیگر اگر بشنوند چقدر بهراحتی باورش میکنند؛ به هر حال، امرِ واقع این است که هزار روز گذشته است از زمانی که، بعد از مطرحشدنِ اتهامهای سنگینِ انتحال در موردِ آقای دکتر محمود خاتمی (یکی از آنها: اتهامِ منتشرکردنِ تقریباً بیکموکاستِ مقالهای از شخصی دیگر به نامِ خود)، دانشگاه تهران در بیانیهای اعلام کرد که کمیتهای تشکیل داده است که ”با سرعت، دقت و جدیت تمام“ به موضوع میپردازد. چون در بیانیه صحبت از این بود که نتیجه ”جهت تنویر افکار عمومی“ اعلام خواهد شد، میشود حدس زد که آنچه اولیاءِ دانشگاه تهران از ’جدیت‘ مراد کردهاند دقیقاً منطبق نیست با آنچه عرفاً از این واژه فهمیده میشود. (بیش از یک سال پیش پیشنهاد شده بود که دانشگاه تهران یا توضیح بدهد که بررسیهای دقیق و جدّیِ کمیته هنوز به نتیجهی قطعی نرسیده، یا رسماً بگوید که نظرش تغییر کرده و بنا ندارد نتیجهی بررسی را اعلام کند؛ اما این پیشنهاد هم اجرا نشد، اگر که اصلاً شنیده شد.)
چهل روز که از انتشارِ بیانیهی رسمیِ دانشگاه تهران گذشته بود برخی ابرازِ تعجب میکردند از اینکه بررسیِ این اتهامها، که قاعدتاً نباید وقتِ زیادی بگیرد، هنوز تمام نشده است (مقالهی آقای خاتمی و مقالهی آقای کارپنتر هر دو موجودند، بیانیهی مجلهی Organon F هم که آقای خاتمی مقاله را در آن منتشر کرده بودهاند موجود است، و غیره). و وقتی پانصدوچند روزِ دیگر هم گذشت صحبت از این شد که دادگاهِ نورمبرگ هم در کمتر از یک سال به سرانجام رسید (و نتایج را اعلام کرد). حالا ۱,۰۰۰ روز گذشته است؛ نتیجهای اعلام نشده، و آنطور که از صفحهی رسمیِ دانشگاه تهران برمیآید آقای دکتر محمود خاتمی هنوز در آن دانشگاه استادِ تمام هستند.
چه حرفِ نگفتهای مانده؟ نمیخواهم به استادانِ گروهِ فلسفه پیشنهاد بدهم که تهدید کنند که اگر نتیجه اعلام نشود استعفا خواهند کرد. اما شاید بشود پیشنهاد کرد که با اسم و امضای خودشان توضیح بدهند که نتیجهی بررسیها چه بوده است. آیا اتهامِ انتحال اثبات شده است؟ (شخصاً بسیار متعجب خواهم شد اگر خبردار شوم که آن کمیتهی محترم، و یا آن اعضایی از گروهِ فلسفه که موضوع را بررسی کردهاند، متقاعد نشدهاند که چندین مورد انتحالِ گسترده در کار بوده است.) دانشگاه تهران در موردِ آقای دکتر محمود خاتمی چه تصمیمی گرفته است؟ به فرضِ اینکه اتهامها اثبات شدهاند، آیا بعد از مدتی آقای دکتر محمود خاتمی دوباره مجاز خواهند بود در گروهِ فلسفه تدریس کنند و دانشجو بگیرند؟ تصور میکنم کسانی که هنوز موضوع را فراموش نکردهاند بخواهند جوابِ اینها را بدانند، و گمان میکنم که انتظارِ نابجایی نباشد که برخی استادانِ گروهِ فلسفه در این مورد به افکارِ عمومی توضیح بدهند.
پینوشت. نمیدانم اولیاءِ دانشگاه تهران این توضیحاتِ مجلهی Topoi را تا چه حد با دقت خواندهاند. سردبیر میگوید که مقالهای را که به اسمِ آقای محمود خاتمی در سالِ ۲۰۰۷ در این مجله منتشر شده بوده است دیگر نباید مقالهی آن مجله محسوب کرد (و ادعا میکند که موضوع را قبل از این تصمیم با آقای محمود خاتمی مطرح کرده است و جوابِ متقاعدکنندهای نگرفته است). این توضیحات از جمله شاملِ جدولی است که نشان میدهد بخشهایی از مقالهی ۲۰۰۷ قبلاً در یک کتابِ سالِ ۱۹۷۳ منتشر شده بوده است.