Ali Azizi
Shared posts
ّFamily
تضاد
جدی ترین شوخی ام، نثر شعر هایم بود..
خانواده
زمین مادر ماست. خورشید یا آسمان پدر ما، دریا عمویی عجیب و غریب و تپه های برآمده از زمین آشنایان دور…
طوفان به معنای جنگ و یک روز خوش یعنی پدر (آسمان) دوست دختر جدیدی یافته است.
با این حساب، زمستان یعنی مادر (زمین) از این قضیه باخبر شده است و رفتارش با همه سرد شده است…
نسخه انگلیسی هم به زودی در وبلاگ انگلیسی نوشته خواهد شد.
فکر
مسئله این نیست که فکر های زیادی داشته باشی، مسئله این است که به یک فکر بچسبی…
- یادداشت های روزانه
تنهایی
بار الهی،
هزار اسم هم که داشته باشی، باز تنهایی..
چو من که هزار دوست دارم و تنهایم…
بازی
“دُرُسه آقا، میدونم زندگی یه جور بازیه. میدونم”
چه بازی ای، چه کشکی، چه پشمی. بازی! اگه طرفِ کله گنده ها باشی قبول دارم بازیه. ولی اگه طرفِ دیگه باشی، طرفی که کله گنده ها نیستن، دیگه بازی چه معنی داره؟ هیچ چی، هیچ بازی در کار نیست.
ناتور دشت / جی دی سلینجر / محمد نجفی / صفحه ۱۲
سیگار
هر دو با دست می کشیدم.
من بین لبانم بود،
او روی بوم نقاشی..
برای من،
دود شد و رفت.
برا او را اما،
هر که دید، دست زد:
بسیار قشنگ است.